مهرمنیر جهانبانی طراح لباس فرح پهلوی و احیا کننده ” سوزن دوزی بلوچ در ایران ” بانوی کار آقرین عاشق هنر و سرزمین ایران که این هنر را احیا و به جهانیان معرفی کرد . او روشنایی بخش جهانی بود که در آن زاده شده بود و از آن پاسداری کرد همچون نامش تا پایان عمر پر ثمر خود . یادش گرامی باد .
مهرمنير در 27 فروردين 1305 ديده به جهان گشود.مهر منیر فرزند سپهبد امان الله جهانبانی (شاهزاده قاجار، از فرماندهان ارتش شاهنشاهی دوره پهلوی) و مادری روس (هلن کاسمنسکی) بود . وی که دانش آموخته رشته تاریخ در آمریکا بود ، پس از بازگشت به ایران در سال چهل شمسی هدیه ای دریافت کرد که نقشمایه بلوچی آن او را مجذوب خود کرد. او پیش تر به واسطه مادربزرگش با سوزندوزی روسی آشنایی داشت اما نقوش هندسی منظم سوزندوزی بلوچ او را مشتاق به دیدار با آفرینندگان این هنر بی بدیل کرد . او از كودكى تحت تأثير سوزندوزى روسى و مهارت هاى مادربزرگ روس، مادر و خاله اش بود. مهرمنير جوان محدوديت ها و هنجارهاى موقعيت اجتماعى خود را به عنوان يك اشرافزادة قاجارى بر نمى تابيد. او بيشتر از هر چيز شيفته يادگيرى و تلاش بود. در 24 سالگى براى تحصيلات عاليه به پاريس رفت و پس از يك سال به آمريكا نقل مكان كرد. او در رشته ى تاريخ دانشگاه USF تحصيل كرد. او در آمريكا بود كه براى اولين بار طعم شيرين زندگى مستقل و كار سخت را تجربه كرد.
مهرمنیر جهانبانی پس از بازگشت به ايران در سال ۱۳۴۰ هديه اى دريافت كرد كه نقشمايه بلوچى آن ، او را مجذوب خود كرد و شوق ديدار و كشف پديد آورندگان سوزندوزى ها بلوچى را در او برانگيخت. تلاش خستگى ناپذير براى كشف هنرهاى دستى بلوچى او را به منطقه اى كشاند كه از ابتدايىترين امكانات زندگى از جمله، برق، آب شرب و امكانات بهداشتى ديگر بی بهره بود. سفر به مناطقى كه در سال هاى دور امنيت و امكانات جاده اى مناسب نداشتن نتوانست مانع سفر او به سيستان و بلوچستان بشود و مهرمنير جهانبانى تنها به اين سفر رفت و در زيبايى صنايع دستى بلوچ غرق شد.
به خاطر نبود امكانات در منطقه تصميم گرفت اولين نمايشگاه خود را از سوزن دوزىهاى بلوچ ، سفال كلپورگان، محصولات كشاورزى، حصيربافى قصرقند در سال١٣٤٦درتهران برگزار كند تا پايتخت نشينان را نيز با توانمندىهاى منطقه آشنا كند و حمايت هاى دولتى براى امكانات سيستان بلوچستان بيابد. او توانست توجه بانك صادرات را براى حمايت از كشاورزى منطقه و سرمايه گذارى جلب كند. او سعى كرد سفارش هاى متعددى براى زنان سوزندوز به وجود بياورد تا چرخه اقتصادى زنان بلوچ فعال شود. او در فروشگاهى به نام »نينى« در خيابان دامغان كه مادرش عروسكهاى دست ساز خودش را مىفروخت مدتى بلوچدوزى هاى خودش را ارائه كرد و بعد از آن در مدت طولانىايى انتهاى حياط خانه، فضايى براى نمايش آماده كرد و سوزن دوزى ها را براى مخاطبين با وقت قبلى به نمايش مى گذاشت.
تلاش های بی وقفه وی کار را به جایی رسانید که فرح پهلوی که خود نیز شیفته فرهنگ و هنر ایرانی بود به دیدار از منطقه علاقهمند شود . او میگوید : [ از کاخ سعدآباد بیرون آمدم “اسدالله علم” مرا دید و گفت کار خودت را کردی ؟ کجا میبریش؟ ] و اینچنین سفر شهبانو و مهرمنیر به بلوچستان آغاز شد . و سوزندوزیهای زنان بلوچ زینت بخش پوشاک درباریان شد . و مورد استقبال سُفرا و مقامات عالیرتبه و چهرههای مشهور در جهان و حتی هالیود قرار گرفت.
اين سفرها دستمايه عشقى بى پايان براى خلق شاهكارهاى هنرى تحسين برانگيز شد. طى چندين دهه كارهاى او به عنوان بافته هاى تزئينى در دكوراسيون خانه ها و روى لباسهاى مجلسى و رسمى جاى گرفت. خيلى زود افراد مشهور به جمع سفارش دهندگان اين طرحهاى هنرى و بومى پيوستند. او با وسواس بسيار بهترين پارچه ها و نخ هايى را كه شايسته چنين كارهاى هنرى اى بودند، انتخاب مى كرد. نبوغ او در انتخاب بهترين رنگ ها در ساختارشكنى و بازسازى طرحهاى سنتى تبلور پيدا مىكرد. در عين حال او به هسته و درونمايه موتيف هاى بلوچستان وفادار باقى ماند.
مهر منیر جهانبانی در روزهای اوج با بیش از پانصد بانوی هنرمند بلوچ همکاری میکرد . او سفارشات را از طراحان لباس گرفته تمام مقدمات اولیه کار از طراحی و نقشه تا رنگ بندی را خود انجام میداد و سپس آنها را همراه با نخ های ابریشم و طلا و نقره و پارچه های فاخر به دست بانوان سوزن دوز بلوچ می رساند و دستمزدهای عادلانه به آنها پرداخت میکرد . به همت او نه فقط در حیطه سوزندوزی بلکه در امور کشاورزی و عمرانی، از احداث مدرسه و درمانگاه تا حفر چاههای متعدد و آبادی زمین های کشاورزی و گشت گندم و حتی انگور در منطقه سرمایه گذاری شد . پس از انقلاب اما نام او از صفحه هنر ، صنایع دستی ، طراحی پارچه و لباس و حتی سوزندوزی حذف شد . او را که مسافر جاده های بلوچستان مینامیدند و بیشتر سالهای عمرش را با عشق صرف بالندگی زنان و دختران محروم ترین مناطق ایران کرد . مهر منیر جهانبانی در حالی که سالهای پایانی عمرش ، دیگر از آنهمه نقش و طرح و خاطره و افتخار هیچ به یاد نمیآورد ، در سال نود و هفت دار فانی را وداع گفت و در سکوت خبری در آدران شهریار در کنار مزار پدر و برادرانش به خاک سپرده شد .
جهانبانی او پالت رنگهاى سنتى بلوچى را كه به شش رنگ محدود مى شد به طرز شگفت آورى افزايش داد و تعداد آن ها را به 300 رنگ رساند در حالى كه روحيه ى طرح ها، نقش مايه ها و رنگ هاى آن ها را حفظ مى كرد. او سوزن دوزى بلوچ را دستمايه ى خلق هنرى خود قرار داد با آن ها به مثابه اثر هنرى رفتار مى كرد. طراحى و اتود كردن ايده و سپس وارد مرحله ى اجرا شدن نشانه ى برخورد هنرمندانه و متفكرانه براى خلق هنرى اش بود، ديگر قطعات دوخته شده زنان تكرار و يك سنت صرف نبود و به اثرى هنرى تبديل شده بود كه به لباس الصاق مى شد و يا در تزئين لوازم استفاده مى شد. براى غنا بخشيدن و استفاده ى به جا از قطعات هنرمندانه دست سوزن دوزان بلوچ همراهى كيوان خسروانى به عنوان طراح لباس و پرى ذوالفقارى (Haute Coutuier) در دوخت لباسهاى فاخر نياز بود تا زيبايى اين سوزن دوزى ها دو صد چندان شود. يكى از نمونه هاى عالى كه حاصل تلاش و طراحى هنرمندانه اين تيم و سوزن دوزان بلوچ هست لباسى ست سفيد با حاشيه و پيش سينه آبى و طلايى كه براى يك بانوى ايرانى كار شده است. با توجه به تصاوير موجود كه در اين مقاله نيز آمده است. طراحى لباس بدين صورت انجام شده است طراحى كيوان خسروانى، اتود طراحى پرى ذوالفقارى، اتود دوخت و طراحى مهرمنير جهانبانى بر روى پارچه پنبه اى و سپس بر روى پارچه نهايى لباس موجود هست كه بنا بر اين اتودها و فعل هنرمندانه ى تيم در نهايت تصميم بر درlشت شدن نقش سوزن دوزى گرفته شده است. شايد اين نمونه يكى از نمونه هاى درخشان و هنرمندانه تيم اين لباس باشد كه مراحل مختلف كار قابل رويت است و در حال حاضر در موزه لوور نگهدارى مى شود. با اين حال دغدغه هميشگى او بهبود زندگى زنان بلوچ بود. دستاورد او نتيجه همكارى و ارتباطى است كه با وسواس خاص و عشق به مردم بلوچ پايه ريزى شده بود. در اوج شكوفايى تلاشهايش، بيش از 500 زن با او همكارى مىكردند و به استقلال مالى رسيدند. سالها قبل از اينكه عباراتى چون كارآفرين، سرمايهگذارى خرد (microfinance) و بنگاههاى خرد (micro enterprises) ورد زبان همه شود، مهرمنير چند گروه كارى كوچك تشكيل داد و مديرانى براى آن ها انتخاب كرد.
منبع برگرفته از صفحه اینستا گرام بسیار عالی” سوشن استادیو و به نقل از صفحه souchen. studio “, مجله بخارا و سرکار خانم مهسا طهرانی که مقالهای در خصوص بانو مهرمنیر جهانبانی در این مجله به رشته تحریر درآوردند و در این پستها از بخشهایی از مقاله ایشان نیز وام گرفته شده است .
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید :